تهديدات بسته‌هاي انفجاري تازه‌ترين نسخه سناريوي مثلث تصميم‌سازان آمريکايي، لابي‌هاي صهيونيستي و اتحاديه اروپا براي پيشبرد اهداف خود در جهان است که چند هفته است رسانه ها را به خود مشغول کرده است.

به گزارش مشرق، اخبار جهان در هفته گذشته علاوه بر ناآرامي ها و اتفاقاتي که تقريبا به آن عادت کرده، شاهد بروز پديده جديدي به نام بسته‌هاي انفجاري بود که به سرعت توانست خود را در صدر ليست خبرهاي رسانه‌هاي خبري جاي داده و اخبار مهمي مانند ناآرامي‌هاي فرانسه، شکست سنگين دموکرات‌ها در انتخابات آمريکا، ادامه جنايات صهيونيست‌ها در فلسطين و افشاي جنايات جديد نظاميان آمريکايي در عراق و افغانستان را به حاشيه ببرد.
آمريکا و هم پيمانان اروپايي و صهيونيستي آن که همواره گفتمان جنگ تمدن‌ها را در دستور کار سياست خارجي خود قرار داده‌اند، سعي دارند تا با پليسي کردن فضاي منطقه و جهان هر چه بيشتر به پروژه‌هاي خود نزديک شده و آنها را به اجرا بگذارند.

فضاي پليسي و پيشبرد اهداف استعماري
ارتباط ميان ناآرامي‌هاي فرانسه که برخي آن را در حد سقوط دولت مي‌دانند و انتخابات ميان‌دوره‌اي در آمريکا با تهديدات بسته‌هاي مشکوک و بسته‌هاي بمب‌گذاري شده، عمق پيچيده سياست رعب و وحشت براي پيشبرد اهداف استعماري اين کشورها را واضح‌تر نشان مي‌دهد، اين در شرايطي است که مصيبت بار بودن نتايج اين انتخابات براي حزب حاکم آمريکا حتي پيش از برگزاري آن نيز از طريق نظرسنجي‌ها کاملاً ملموس بود.
"هادي محمدي" تحليلگر مسايل منطقه‌اي در گفت وگو با خبرنگار مشرق وجود بسته‌هاي انفجاري را اقدامي آمريکايي مي‌داند که سعي دارد علاوه بر بهره‌برداري‌هاي انتخاباتي خود از آن، اروپا را نيز وارد فضاي نومحافه‌کاري خود کرده و از اين طريق بتواند اهداف خود را در منطقه به اجرا بگذارد. اهداف اقتصادي و همچنين پروژه‌هاي صهيونيستي از ديگر عواملي است که وي در اين گفتگو به تشريح آن پرداخته است.
روزنامه فرامنطقه‌اي القدس العربي در مقاله‌اي راجع به اين موضوع مي‌نويسد: استفاده از اين تهديدات موجب شيوع اسلام‌هراسي در جوامع غربي مي‌شود، اقدامي که به افزايش اعمال فشارها عليه اقليت‌هاي اسلامي به ويژه در غرب در سايه‌ي رشد پديده اسلام‌هراسي و گسترش نفوذ و افزايش محبوبيت احزاب راست و افراطي غرب منجر مي‌شود.
بعيد نيست که مبالغه در تمرکز بر يمن و تحولات امنيتي آن از سوي رسانه‌هاي غربي با هدف پنهان کردن برنامه‌هاي آشکار آمريکا و بهانه‌تراشي جهت اعزام نيروهاي آمريکايي به يمن صورت مي‌گيرد تا آمريکا بتواند با ايجاد پايگاه دايمي در اين کشور کنترل تنگه استراتژيک باب المندب را در دست بگيرد. تمامي دولت‌هاي آمريکا همواره به يمن به عنوان کشوري مي‌نگريستند که به دليل موقعيت استراتژيکش در راه‌هاي بين‌المللي و ورودي‌ درياي سرخ و کانال سوئز از جايگاهي مهم برخوردار است.
روزنامه الاهرام مصر نيز در مقاله‌اي در مورد عاملان اين تهديد‌ها مي‌نويسد: تجربه نشان داده که هميشه عکس آن چيزي که به ذهن همه مي‌رسد مي تواند منشأ و عامل اين عمليات بوده باشد، مانند انفجارهاي اسکندريه و قاهره و همچنين حوادث تأسيسات آمريکايي و حتي معابد يهوديان که انگشت اتهام بسوي همه نشانه رفت به جز اسرائيل، اما بعدها تحقيقات نشان داد عامل همه اين خرابکاري‌ها اسرائيلي‌ها بودند.
اين روزنامه عرب زبان خاطرنشان مي‌سازد: اسرائيل بارها دست به ارسال بسته هاي مرگ زده است و ارسال بسته هاي انفجاري به دفتر وابسته نظامي سفارت مصر در اردن و بعد هم به يک افسر مصري در غزه که در هر دوي اين ها منجر به ويراني و کشتار شد از جمله اين موارد بوده است. اين شيوه عمليات تروريستي متعلق به اسرائيلي ها است که در نيمه اول دهه شصت بارها دست به چنين اقداماتي زدند.

بسته‌هاي انفجاري، تهديد جهاني يا سناريويي ساختگي
ابهامات موجود در روايت رسمي کشورهاي مختلف از اين تهديدات نظريه دست داشتن سازمان‌هاي جاسوسي يک يا چند کشور در اين حوادث تروريستي را تقويت مي‌کند. آيا ممکن است کشورهاي غربي نظير آمريکا و فرانسه از تهديدهاي فوق براي پيشبرد اهداف خود در ساکت کردن مردم و وادار کردن آنها به حضور در روند دموکراسي فريبنده خود استفاده کرده باشند؟ چرا "اسامه بن لادن" درست در زماني فرانسه را تهديد مي‌کند که اين کشور در آتش التهابات و خشم مردم خود مي‌سوزد، آيا هنوز هم سازمان‌هاي جاسوسي غربي ترس و نگراني مردم خود و ساير نقاط جهان را از مهم‌ترين عوامل تسهيل در روند مأموريت خود نمي دانند؟
آيا سازماني با حجم سازمان القاعده که به گفته غربي‌ها به علت سالها مبازره و اختفا از قدرت آن کاسته شده، قادر است تا اين حجم از تهديدت را در تمامي جهان به اجرا درآورد يا اينکه اين تهديدات براي اجرايي شدن بايد از سوي دستگاه‌هاي جاسوسي دست کم يک کشور حمايت شود؟
اگر اين را قبول کنيم که القاعده به قدرتي رسيده است که مي‌تواند جهان را تهديد کند، آيا عاقلانه است که بپذيريم تمام اين تهديدات از يمن انجام شود و چرا اعضاي اين سازمان نتوانسته‌اند، از هيچ کشور ديگري اين اقدامات خود را پيگيري کنند؟
نقش عربستان و امارات به عنوان دو هم پيمان اصلي آمريکا در منطقه در اين اتفاقات چيست؟ چرا زماني که اين کشورها از وقوع عمليات تروريستي آگاه شده‌اند، آن را به اطلاع مقامات يمن نرسانده‌اند تا آنها اين موضوع را در داخل خاک خود حل‌وفصل کنند؟ حال آنکه عربستان حتي اين نفوذ را در يمن دارد که خود شخصاً وارد عمل شده و اين تهديدات را خنثي کند، آمريکا نيز بارها به بهانه مبارزه با تروريست عمليات مختلفي را در يمن انجام داده است.
واکنش رژيم صهيونيستي در دامن زدن به موضوع بسته‌هاي پستي جالب است، اين رژيم که بارها با سانسور شديد رسانه‌هاي خود سعي کرده است تا عمليات‌هاي جسورانه مقاومت در سرزمين‌هاي اشغالي را اتفاقات عادي نشان دهد، اين بار خبر از بسته‌هاي پستي مشکوکي داد که در نزديکي سفارت اتريش در تل‌آويو يافت شده بود، اين در حالي است که اين بسته‌ هرگز نتوانست تهديدي براي تل‌آويو ايجاد کند.
در وراي همه اين ابهامات اين سوال پيش مي‌آيد که چرا هر از چند گاهي تهديداتي در جهان به نام مسلمانان انجام مي‌شود و بعد از آن حملات رسانه‌اي و جنگ‌هاي نظامي يکي از کشورهاي اسلامي را هدف قرار مي‌‌دهد، به عنوان نمونه بعد از حوادث 11 سپتامبر بسياري از کشورهاي عربي و اسلامي با دولت و ملت آمريکا به علت کشته شدن تعدادي از شهروندان اين کشور در انفجار برج‌هاي دوقلو و مرکز وزارت دفاع اين کشور هم دردي کردند، اما آنها هرگز تصور نمي‌کردند که اين اقدام به دست خود دولت آمريکا و لابي‌هاي صهيونيستي صورت گرفته باشد تا منطقه آنها را به محل تاخت و تاز خود تبديل کنند.

چرا يمن؟
بر اساس اظهارات هادي محمدي در گفتگو با مشرق، يمن از آنجا که يکي از اهداف مهم استراتژيک براي طرح‌هاي ده سال آينده آمريکا در منطقه به شمار مي‌رود براي انجام اين پروژه در نظر گرفته شده است، يکي از مهم‌ترين اين دلايل تنگه ژئوستراتژيک باب المندب است که مي‌تواند منشأ تحولات و برنامه‌هاي آمريکا در آينده منطقه باشد. کاخ سفيد قصد دارد تا پروژه‌هاي خود در زمينه اجراي نظم نوين جهاني را در اين منطقه به اجرا بگذارد.
از سوي ديگر عربستان سعودي نيز به علت نفوذ و تسلطي که در يمن دارد و همچنين به عنوان متحد اصلي آمريکا وارد اين پروژه شده تا بتواند به آمريکا در اجراي طرح‌هاي خود کمک کند.
اين کارشناس مسايل بين‌المللي با توجه به اينکه سومالي هم مي‌توانست چنين ويژگي‌هايي را براي اجراي اين طرح داشته باشد، تاکيد کرد که تنش‌هاي بسيار زيادي که در اين کشور وجود دارد، مانع از آن شده که آمريکا بتواند طرح‌هاي خود را در عرصه اين کشور به اجرا بگذارد.
علاوه بر اينکه رژيم صهيونيستي به علت فرهنگ و تاريخ صهيونيستي خود اعتقاد دارد که بايد کنترل خود را بر يمن تقويت کنند تا بتواند دروازه‌هاي ورود و نفوذ بيشتر در خاورميانه را فتح کند.
از سوي ديگر تسلط بر يمن و آبراهه‌هاي اين کشور از ناحيه اقتصادي نيز براي آمريکا مهم تلقي مي‌شود، چرا که اين کشور مي تواند به اين ترتيب بر تجارت آزاد کشورهاي بزرگ آسيايي نظير چين کنترل داشته باشد.

گام بعد چيست؟
محمدي در تشريح گام بعدي آمريکا از ايجاد تهديدات جهاني بسته‌هاي انفجاري گزينه حمله نظامي به يکي از کشورهاي منطقه را بعيد دانست و تأکيد کرد که واشنگتن افسران نظامي و امنيتي خود را وارد اين کشور کرده است و از اين طريق برنامه‌هاي خود را در يمن دنبال مي‌کند و نيازي به حمله و تسلط کامل بر آن ندارد، علاوه بر اينکه ماشين جنگي آمريکا در باتلاق عراق و افغانستان گرفتار است و قدرت باز کردن جبهه‌اي جديد را ندارد، اين در حالي است که ماهيت کشورهاي اسلامي در مقابله با اشغالگران سردمداران کاخ سفيد را نگران کرده است.
محمدي تاکيد کرد که ترکيب جمعيتي يمن نيز از جمله عواملي است که اقدام نظامي آمريکا در اين کشور را دور مي کند، فشارها و تحولات داخلي يمن نيز از ديگر عواملي است که مانع از حمله آمريکايي‌ها به يمن مي‌شود.
اين تحليلگر مسايل منطقه‌اي ادامه داد که زنده نگه داشتن موضوع تروريسم و استفاده کردن از آن به عنوان چماق بر سر کشورهاي منطقه و همچنين غرب مي‌تواند علت خوبي براي اين تهديدات در جهان باشد و فعلا آمريکا نيازي به حمله به کشوري ديگر نمي‌بيند، علاوه بر اينکه قدرت چنين اقدامي را نيز در خود نمي‌بيند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس